Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9047 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
polarities
U
و قطعه کار نکند
polarity
U
و قطعه کار نکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quamdiu bene se gesserit
U
تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part
U
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
heaven f.
U
خدا نکند
God (Heaven) forbid!
U
خدا نکند !
absit omen
U
خدا نکند
god defend
U
خدا نکند
He is not dead by any chance , is he ?
U
نکند مرده باشد ؟
He wouldnt dare refuse.
U
سگ کیست که قبول نکند
You are not pulling my leg , are you ?
U
نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
malfunction
U
آنچه کامل کار نکند
malfunction
U
آنچه درست کار نکند
malfunctioned
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
malfunctions
U
آنچه کامل کار نکند
malfunctioning
U
آنچه خوب کار نکند
malfunctions
U
آنچه درست کار نکند
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
permissible velocity
U
حداکثر سرعت اب در یک کانال که ایجادفرایش نکند
She wI'll be a loser if she refuses.
U
اگر قبول نکند از کیسه اش رفته
inerrably
U
چنانکه هیچگاه خطا یا اشتباه نکند
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
the eye is bigger than the belly
<proverb>
U
نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ
Until a man has shown humility he cannot attain gr.
<proverb>
U
آدم تا کوچکى نکند به بزرگى نمى رسد .
proselte of the gate
U
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
He has vowed not to gamble again.
پشت دستش را داغ کرده که دیگه قمار نکند.
one level address
U
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
back level
U
نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
trump card
<idiom>
U
استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
defaulting
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
defaulted
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaults
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
default
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
raker
U
تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
holds
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold
U
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
fragmenting
U
قطعه قطعه کردن
fragments
U
قطعه قطعه کردن
segment
U
قطعه قطعه کردن
fragmentation
U
قطعه قطعه شدن
fritter
U
قطعه قطعه کردن
mainland
U
قطعه اصلی قطعه
sectional
U
قطعه قطعه بخشی
fragment
U
قطعه قطعه کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن
fritters
U
قطعه قطعه کردن
defaulted
U
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default
U
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting
U
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaults
U
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
virus
U
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
viruses
U
هر بار که فایل آسیب دیده اجرا میشود. ویروس میتواند داده را خراب کند , یک پیام نشان دهد یا کاری نکند
collapse pressure
U
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
apprenticeship
U
دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
apprenticeships
U
دوره کاراموزی در CL به هر نوع کاراموزی اطلاق میشود که ماجورنبوده یا اجرت ان از دو پاونددر هفته تجاوز نکند
anatomize
U
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
panel
U
قطعه
chunk
U
قطعه
chunks
U
قطعه
blocs
U
قطعه
nuggets
U
قطعه
nugget
U
قطعه
bloc
U
قطعه
tract
U
قطعه
tracts
U
قطعه
copyslip
U
قطعه
fragment
U
قطعه
section
U
قطعه
fragmenting
U
قطعه
fragments
U
قطعه
items
U
قطعه
item
U
قطعه
doit
U
قطعه
wodges
U
قطعه
panels
U
قطعه
wodge
U
قطعه
pane
U
قطعه
segmental
U
قطعه قطعه
panes
U
قطعه
smidgen
U
قطعه
pieces
U
قطعه
piece
U
قطعه
stretches
U
قطعه
stretched
U
قطعه
stretch
U
قطعه
goblets
U
قطعه
small scale integration
U
قطعه
snippy
U
قطعه
plank
U
قطعه
smidgeon
U
قطعه
extent
U
قطعه
goblet
U
قطعه
sections
U
قطعه
members
U
قطعه
member
U
قطعه
blocks
U
قطعه
blocked
U
قطعه
block
U
قطعه
very large scale integration
U
قطعه
segment
U
قطعه
trilobation
U
سه قطعه
segments
U
قطعه
calligraph
U
قطعه
plotted
U
قطعه
plots
U
قطعه
plot
U
قطعه
smidgin
U
قطعه
lobe
U
قطعه
snipping
U
قطعه
lobes
U
قطعه
snipped
U
قطعه
snip
U
قطعه
component
U
قطعه
scale
U
قطعه
line segment
U
قطعه خط
components
U
قطعه
part
U
قطعه
morceau
U
قطعه
internode
U
قطعه
slabs
U
قطعه
slab
U
قطعه
magnetic component
U
قطعه مغناطیسی
lobule
U
قطعه کوچک
opus
U
قطعه موسیقی
opuses
U
قطعه موسیقی
part
U
قطعه یدکی
clearing block
U
قطعه بازدارنده
concerto
U
قطعه موسیقی
major assembly
U
قطعه عمده
overlay segment
U
قطعه جایگذاشت
replacement part
U
قطعه جایگزینی
root segment
U
قطعه ریشهای
icicle
U
یخ پاره قطعه یخ
hexastich
U
قطعه شش فردی
plat
U
قطعه نقشه
pickling
U
قطعه شویی
stiffener
U
قطعه تقویتی
stiffeners
U
قطعه تقویتی
icicles
U
یخ پاره قطعه یخ
lobectomy
U
قطعه برداری
mechanism
U
قطعه ماشینی
in sections
U
د رچند قطعه
dabbed
U
قطعه تکه
segmentation
U
قطعه بندی
blank flange
U
قطعه- ایکس
berg
U
قطعه عظیم یخ
stull
U
قطعه بزرگ
subassembly
U
یک قطعه جزء
tension member
U
قطعه کششی
temporal lobe
U
قطعه گیجگاهی
dabs
U
قطعه تکه
mechanisms
U
قطعه ماشینی
replacements
U
تعویض قطعه
cannibalization
U
قطعه برداری
segmentation
U
قطعه سازی
time slice
U
قطعه زمان
theme song
U
قطعه تکراری
sett
U
قطعه سنگفرش
dab
U
قطعه تکه
replacement
U
تعویض قطعه
piece part
U
قطعه یک پارچه
part number
U
شماره قطعه
passage
U
تصویب قطعه
frontal lobe
U
قطعه پیشانی
gussets
U
قطعه اتصال
gusset
U
قطعه اتصال
passages
U
تصویب قطعه
fragment
U
قطعه باقیمانده
quad
U
قطعه سربی
quads
U
قطعه سربی
partitura
U
قطعه کامل
worked
U
قطعه کار
work
U
قطعه کار
workholder
U
نگهدارنده قطعه
fragmenting
U
قطعه باقیمانده
partitur
U
قطعه کامل
fragments
U
قطعه باقیمانده
parietal lobe
U
قطعه اهیانهای
electric component
U
قطعه الکتریکی
equulei
U
قطعه الفرس
midsection
U
قطعه میانی
program segment
U
قطعه برنامه
handsets
U
تلفن در یک قطعه
handset
U
تلفن در یک قطعه
item
U
قطعه خبری
strip
U
قطعه باریک
items
U
قطعه خبری
equuleus
U
قطعه الفرس
work part
U
قطعه کار
lobotomies
U
قطعه بری
replacement part
U
قطعه یدکی
Recent search history
Forum search
2
میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1
coffee table conversation piece
0
دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com